چرا تولید مهم است

چرا تولید مهم است؟

در طول تاریخ، تولید کیفیت زندگی را بهبود بخشیده، رشد جمعیت و جوامع انسانی را ممکن ساخته است، و از طریق تولید انبوه کارآمد مواد، نوآوری را هدایت می کند.

تاریخچه تولید

در حالی که تولید ممکن است با امکانات پیشرفته و روش‌های مدرن مانند Lean، Six Sigma و JIT مرتبط باشد، اما در واقع مدت‌ها قبل از ظهور Homo Sapiens آغاز شد.

پیش از تاریخ باستان

ساخت ابزار سنگی که به «صنعت اولدوان» نیز معروف است، حداقل 2.3 میلیون سال قدمت دارد. ساخت ابزار سنگی تا حدی مسئول تکامل انسان در نتیجه شیوه زندگی شکارچی-گردآورنده بود.

ساخت ابزارهای سنگی طی چندین سال بهینه شده است. اگرچه اطلاعات کمی در مورد تولید در آن دوره وجود دارد، باستان شناسان طولانی ترین محل تولید را در آفریقا پیدا کردند. در این مکان، سنگ ها در یک کشش ده کیلومتری بین دو کوه برای حدود یک میلیون سال پردازش شدند.

تولید برای اولین بار در عصر حجر (6000 سال قبل از میلاد) شبیه فرآیندهای مدرن شد، جایی که مردم نوسنگی سفال می ساختند. اعتقاد بر این است که فناوری سفالگری که کوره‌هایی با دمای بالا تولید می‌کرد، منجر به پیشرفت‌هایی در ذوب مس شد.

صنعتگران باستانی با افزودن و ذوب عناصری مانند آرسنیک با ذخایر سنگ مس، برنز آرسنیک را مهندسی کردند. عصر برنز شاهد گذار از سنگ به فلز بود که قوی تر و شکل دادن به آن آسان تر بود. به طور مشابه، عصر آهن شاهد ساخت گسترده سلاح و ابزار با استفاده از آهن بود.

تمدن های باستانی نوآوری کردند و فناوری های جدیدی از جمله چرخ و محور در و شش ماشین ساده کلاسیک بین النهرین، و همچنین پاپیروس و سفال مصری در حوضه مدیترانه را تولید کردند.

قرون وسطی و اوایل مدرن

در دهه 1960 تا 1830، انقلاب صنعتی به فرآیندهای جدید تولید اروپا و ایالات متحده تبدیل شد. فرآیند تولید از تولید دست ساز به تولید ماشینی با نیروی بخار و آب تبدیل شد. علاوه بر این، ماشین‌های ابزار و سیستم‌های مکانیزه کارخانه توسعه یافتند و اولین صنعتی که روش‌های تولید مدرن را آزمایش کرد، نساجی بود.

پس از یک دهه رکود اقتصادی و به دنبال آن چند دهه نوآوری تکنولوژیک خارج از تولید، انقلاب صنعتی دوم در سال 1870 شاهد ظهور شیوه های تولید مدرن بود. نوآوری ها شامل تولید انبوه، خطوط مونتاژ و شبکه های برق بود.

تولید مدرن

صنعت تولید به تدریج در دهه 1890 به شیوه های مدرن تبدیل شد، زیرا برق عملی تر و مقرون به صرفه تر شد. در نتیجه، بسیاری از کارخانه ها 30 درصد افزایش تولید را تجربه کردند.

تولید انبوه مدرن دست یافتنی تر شد و کالاهای مصرفی در دو دهه اول قرن بیستم به طور گسترده در دسترس قرار گرفتند. تولید انبوه توسط شرکت خودروسازی فورد هنری فورد، که تولید متوالی (یا خط مونتاژ) را معرفی کرد، رایج شد.

تویوتا به طور مشابه در دهه 1930 نوآوری کرد، زمانی که سازنده خودرو شیوه های تولید ناب را توسعه داد. این فرآیند که به عنوان تولید «در زمان» نیز شناخته می شود، تولید و زمان پاسخگویی را از تامین کنندگان کاهش داد.

تاثیرات تولید

طی دو دهه گذشته، ظهور چین به عنوان یک رهبر تولیدی جهانی، پایه های تولید داخلی را به چالش کشیده است.

از آنجایی که صنعتی‌زدایی کشورهای توسعه‌یافته (و همچنان به پیشرفت خود ادامه می‌دهد) در نتیجه برون‌سپاری تولید در خارج از کشور، اشتغال به بخش خدمات منتقل شد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تولید ضروری است و نگرانی هایی را در مورد از دست دادن تولید داخلی ایجاد می کند.

اقتصادها در نتیجه تولید از مزایای بی شماری بهره مند می شوند که عبارتند از:

_ رشد اقتصادی به تولید بستگی دارد. در ایالات متحده، بهره وری تولید هر سال 3 درصد افزایش می یابد که نتیجه مستقیم نوآوری های فنی است. در مقایسه، صنایع خدماتی رشد بسیار آهسته ای را گزارش می دهند زیرا نوآوری محدود است.

_ از آنجایی که ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که ماشین‌ها می‌توانند ماشین‌های دیگر را بسازند، مهندسی کنند و نگهداری کنند، اتوماسیون در صنایع تولیدی منجر به رشد نمایی اقتصادی و تکنولوژیکی می‌شود.

_ قدرت ملی همچنین به بهره وری تولید مربوط می شود که برای تولید ثروت و همچنین تدارکات و تجهیزات نظامی استفاده می شود. در نظر بگیرید که در 100 سال گذشته، چهار تا پنج کشور از قدرتمندترین کشورها، سه چهارم تولید ماشین آلات جهانی را کنترل کرده اند. برخی کارشناسان بر این باورند که در غیاب عدم تعادل قدرت تولیدی، قدرت جهانی نیز متعادل می شود و منجر به جنگ های کمتری می شود.

_ به گفته سازمان تجارت جهانی، تجارت به شدت به تولید متکی است زیرا کالاها 80 درصد تجارت بین منطقه ای را تشکیل می دهند. در سطح جهانی، کشورهایی که قادر به تجارت با سایر کشورها نیستند، کسری تجاری بزرگی ایجاد می کنند و به سایر کشورها اتکا می کنند. کسری‌های تجاری در نهایت بر ارزش پول ملی تأثیر می‌گذارد که تأثیرات کاهشی بر قیمت کالاهای مصرفی وارداتی دارد.

_ اگرچه صنعت خدمات اکثریت اقتصادهای جهانی را تشکیل می دهد، کالاهای تولیدی برای ارائه خدمات مورد نیاز هستند. به عنوان مثال، مدل کسب‌وکار برای صنایع خرده‌فروشی و انبارداری (که 11 درصد از تولید ناخالص ملی را تشکیل می‌دهند) حول فروش کالاهای تولیدی می‌چرخد. خطوط هوایی، شرکت های خدماتی و نرم افزاری به هواپیما، خطوط تلفن و سخت افزار کامپیوتر متکی هستند.

_ مشاغل تولیدی مشاغل بیشتری ایجاد می کند. موسسه سیاست اقتصادی در ایالات متحده گزارش می دهد که هر شغل تولیدی سه شغل دیگر ایجاد می کند زیرا دستمزدها در بخش های دیگر اقتصاد هزینه می شود. علاوه بر این، تولید باعث ایجاد مشاغل طبقه متوسط ​​و کاهش فقر می شود. بسیاری از مشاغل تولیدی اتحادیه هستند و به کارمندان قدرت چانه زنی جمعی می دهند.

رهبران صنعت و دولت مزایا و مزایای خیره‌کننده‌ای را که با اقتصاد تولید همراه است، تشخیص می‌دهند. تاریخ تضمین می‌کند که سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های تولیدی سود زیادی به همراه دارد، اگر فرهنگ آمریکایی بتواند با این چالش روبرو شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *